گمشدهی مـرمـوز
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۰۳۲۴۶
به گزارش همشهری آنلاین، یکی دیگر از این پروندهها مربوط میشود به ناپدید شدن پدر یک خانواده که همسر و فرزندانش مدعی بودند او به یکباره خانه را ترک کرده و گم شده است.
این ماجرا نیز به چند ماه پیش برمیگردد. یک روز در دادسرا سرگرم رسیدگی به پروندهها بودم که زنی میانسال همراه مردی جوان وارد شعبه شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از همان زمان بررسیهای ما برای یافتن ردی از مرد گمشده شروع شد. در تحقیقات از خانوادهی این مرد متوجه شدیم که وضع مالی این مرد خوب بوده و این احتمال وجود داشت که ناپدید شدن او بیارتباط به وضع مالیاش نباشد. از آنجا که احتمال داشت مرد گمشده قربانی جنایت شده باشد، تحقیقات گستردهای را آغاز کردیم و در ادامه فهمیدم که مرد گمشده بسیار پولدوست بوده و با وجود وضع مالی خوبی که داشت، خرج و مخارج همسر و فرزندانش را نمیداد و همین مسئله باعث بروز اختلافات خانوادگی بین آنها نیز شده بود. از سوی دیگر آنها خیلی نگران سرنوشت این مرد نبودند و پرونده را پیگیری نمیکردند و همین باعث شد که به این خانواده مشکوک شویم.
ثروت بادآورده
مدتی از این ماجرا گذشته بود و من به مأموران دستور دادم که خانوادهی مرد گمشده را زیر نظر بگیرند. در این تحقیقات متوجه شدیم در غیبت پدر خانواده، وضع مالی همسر و فرزندان او خوب شده و مشکل مالی ندارند. به این موضوع مشکوک شدم و حس ششمم میگفت که کاسهای زیر نیمکاسه است. به همین خاطر بار دیگر سراغ اعضای این خانواده رفتم. وقتی از آنها دربارهی پولهایی که به دستشان رسیده بود پرسیدم، مدعی شدند که با اعلام گم شدن پدرشان از دایرهی سرپرستی درخواست حق و حقوق خود را کردهاند تا از این راه مخارجشان را تامین کنند.
با این حال حرفهای آنها نتوانست مرا قانع کند و تصمیم گرفتم از همه اعضای خانه درباره ی نحوهی گم شدن پدر خانواده تحقیق کنیم. یکی از فرزندان مرد گمشده دختربچهای ۸ساله بود. وقتی نوبت به تحقیق از او رسید، دربارهی روزی که پدرش ناپدید شد پرسیدم و دختربچه حقیقتی را برملا کرد که باعث شد راز این پرونده فاش شود.
او گفت که یک روز قبل از گم شدن پدرش، سرگرم خوردن ناهار بودند که پس از آن حال پدرش بد شد. او گفت که پدرش بلند فریاد میزد که اینها مرا مسموم کردهاند و درخواست کمک میکرد. حتی دختربچه در ادامهی صحبتهایش به ما گفت که پدرش هیچ وقت کارت بانکی خود را در خانه جا نمیگذاشت و همیشه همراهش بود اما طبق بررسیهای ما، پس از مفقود شدن او، بارها از حساب پدر خانواده پول برداشته شده بود.
به دست آمدن این اطلاعات و صحبتهای دختربچه، سرنخ مهمی در این پرونده به حساب میآمد. ما در حال انجام تحقیقات تکمیلی بودیم که پسر بزرگ خانواده به من اعتراض کرد و گفت که چرا به حرفهای خواهر کوچکترش که هشت سال بیشتر ندارد اهمیت دادهایم و در عوض حرفهای او، مادر و خواهر دیگرش که میگفتند پدرشان ناگهان گم شده است باور نداریم. اما من و همکارانم بی توجه به اعتراضهای مرد جوان و با احتمال اینکه پدر این خانواده سربه نیست شده، به تحقیقاتمان ادامه دادیم تا اینکه در ادامهی بررسیهای خود متوجه شدیم در روز مفقود شدن پدر خانواده، پسرش نیز در خانه نبوده و دریافتیم که پسر ۲۲ ساله در روز حادثه خارج از شهر مشهد و در بیابانهای اطراف آن بوده است.
با این سرنخ تازه بازجویی از او را شروع کردم و پسر جوان در جواب این سوالم که پرسیدم آن روز خارج از شهر چه میکردی؟ گفت که قصد رفتن به خانه دوستش را داشته اما حرفهای او حقیقت نداشت و ما در ادامهی تحقیقات متوجه شدیم که پسر جوان در خارج از شهر هیچ دوستی نداشت.
تکههای پازل این معما درحالی تکمیل شد که با سرنخ هایی که فرزند هشت سالهی این خانواده در اختیارمان قرار داده بود و بررسی تلفن پسر ۲۲ ساله و سرنخهای دیگری که در این پرونده و در جریان تحقیقات پلیسی به دست آمد معلوم شد که اعضای این خانواده در مفقود شدن پدرشان نقش داشته اند. این موضوع زمانی فاش شد که با مدارکی که پیش روی پسر جوان قرار دادم، او به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت که به خاطر اذیتهای پدرش و عدم تامین مخارج زندگی شان اقدام به قتل او کرده بود.
پسر جوان اعتراف کرد که روز حادثه، در حالی که همهی اعضای خانوادهشان در خانه بوده اند در غذای پدرش سم میریزد. آنها منتظر میمانند تا دارو عمل کند و کمی بعد مرد میانسال با احساس دلدرد و حالت تهوع، از همسر و فرزندانش درخواست کمک میکند اما آنها به کمک او نمیروند.
قاتل در ادامه گفت که اول قصد داشته پدرش را با گاز خفه کند اما کمی بعد وقتی حال او بدتر میشود، پسر جوان پدر خود را خفه کرده و او را به قتل میرساند. سپس جنازهی او را به بیابانهای اطراف شهر مشهد میبرد و آتش میزند.
گرچه همهی شواهد حاکی از آن بود که در قتل پدر این خانواده نه تنها پسر ۲۲ ساله بلکه خواهر ۳۰ ساله و مادر خانواده نیز نقش داشتهاند اما پسر جوان همهی جرم را به گردن گرفت و مدعی شد که خواهر بزرگتر و مادرش هیچ نقشی در این قتل نداشتهاند و همه چیز را خودش برنامه ریزی کرده بود. اما آنها یادشان رفته بود که دختر هشت سالهی این خانواده، شاهد ماجرا بوده و تنها سرنخ او از این حادثه باعث شد تا ما خیلی زودتر به نتیجه برسیم و قاتل با قرار قانونی راهی زندان شد.
منبع: سرنخ. دوهفته نامه حوادث و شگفتیها. شنبه۲۱ اسفند ۱۳۹۴.
کد خبر 754193 منبع: همشهری سرنخ برچسبها پلیس امنیت دادگاه زندان قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: پلیس امنیت دادگاه زندان قتل قاتل حوادث ایران همسر و فرزندانش ی این خانواده پدر خانواده متوجه شدیم ناپدید شد مرد گمشده پسر جوان وضع مالی شدن پدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۰۳۲۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشتپرده عکس جعلی ترانه علیدوستی و پدرش
هرچند وقت یکبار خبری جعلی یقه هنرمندان را میگیرد و در این میان استفاده از هوش مصنوعی در فضای مجازی قوز بالا قوز شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، از ۱۴ دی ۱۴۰۱ که ترانه علیدوستی با قرار وثیقه آزاد شد، دیگر کمتر مثل سابق با جنجال سر زبانها بود، تا اینکه این اواخر نادره حکیم الهی، مادر ترانه علیدوستی بدون اینکه نامی از بیماری دخترش ببرد، گفت که ترانه به بیماری سختی مبتلا شده، که اکنون حالش خوب است. او بدون اینکه نامی از بیماری ببرد، گفت: منشا بیماری دخترش مشخص نیست.
چند روز بعد تصاویری از ترانه علیدوستی و ملاقات پدرش و بازیگران با او در فضای مجازی منتشر شد، که مشخص شد این تصاویر متعلق به بستری شدن الناز شاکردوست است، که چند سال پیش سر صحنه فیلمبرداری دچار حادثه شده بود.
بر اساس ماده ۱۶، قانون جرائم رایانهای، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد، یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (۵.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. اگر تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، متهم به حداکثر هر دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد.
بر اساس ماده ۱۷، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (۵.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
سید رضا نقینژاد اورنگ، کارشناس و منتقد سینما در واکنش به خبرسازیهای جعلی که چند وقت یکبار یقه هنرمندان را میگیرد، گفت: متاسفانه بعضی از شبه هنرمندان و شبه بازیگران برای اینکه توی چشم باشند، برای خودشان شایعه درست میکنند، یا به افرادی پول میدهند تا برایشان اینکار را کند. وقتی خبر منفی درباره آنها منتشر شد، ناگهان سر زبانها میافتند. چون آنها نمیتوانند با هنرشان دیده شوند، دست به دامن اخبار جعلی میشوند.
اورنگ ادامه داد: بعضی از فعالان فضای مجازی به دنبال خوراک میگردنند. آنها وقتی میبینند خوراکی ندارند، از صدا، تصویر و فیلم افراد سوء استفاده میکنند. افراد باید به حریم یکدیگر احترام بگذارند. اگر بنا به کنترل فضای مجازی است، باید نظارتها شدید باشد تا دیگر شاهد این سوء استفادهها نباشیم. وقتی ناگهان در فضای مجازی اعلام میشود که فلان شخص فوت کرده یا در بیمارستان بستری است و بلافاصله تکذیب میشود، با جان مردم بازی میکند. الان فضای مجازی به گونهای شده که آدمها فکر میکنند هر کاری میتوانند انجام دهند و دیده نمیشوند.
به گفته این کارشناس سینما، وقتی یک خبرنگار مطلبی را مینویسد، همه نهادها به سراغش میروند و شکایت میکنند. چرا برای بیسامانی فضای مجازی کاری نمیشود؟ حتماً باید سوء استفاده رخ دهد؟ ما باید به دنبال پیشگیری باشیم. از طرفی، استفاده از هوش مصنوعی در فضای مجازی قوز بالا قوز شده است.